نخسـتین قفلهـای بشری از جنس چوب بوده اسـت. كلیـدی كـه از حفاریهـای قصر خـرس آبـاد نینوا كشـف شـده، قدیمیتریـن اجـزای به دسـت آمـدۀ حرفۀ قفلسـازی تاكنـون اسـت. ایـن كلیـد نزدیك بـه چهارهزار سـال قدمـت دارد و متعلـق به كلونی چوبی اسـت. نظیر ایـن كلیـد و كلونهـای چوبـی را از مناطقـی دیگـر چون مصر و فلسـطین نیـز یافتهانـد. کلونهـای مصری بـا کلونـی کـه امـروزه در بسـیاری از مناطـق آسـیا از جملـه ایـران و شمال آفریقـا کاربرد داشـته، فـرق چندانی ندارد و از چوب سـاخته شـده اسـت. دو قطعه چوب که چون صلیـب بـر روی هـم قـرار میگیرنـد، یکـی از ایـن دو قطعـه کـه حجیمتـر اسـت بدنـۀ کلـون نامیـده میشـود. قسـمت حجیمتـر بـر روی در ثابـت شـده اسـت و قطعۀ دیگـر کـه دسـتۀ کلـون یا شـببند نـام دارد در مادگی که در بدنـۀ کلـون پدیـد آمـده اسـت، حرکـت میکند.
با این حال قدیمیترین قفل مكشـوفه در ایران، سـنگی اسـت. ایـن قفـل متعلـق بـه منطقـۀ چغازنبیـل بـوده و از قـرن سـیزدهم پیـش از میلاد باقی مانده اسـت. گیرشـمن گفتـه اسـت ایـن قفل سـنگی یا شـببند یک کلون سـنگی اسـت کـه بـا بسـتهای فلـزی بـه یـک در چوبـی نصـب میشـده اسـت.
قفلهـای اروپایـی طـی قـرن نوزدهـم به انـواع معتربی در ایـران و هندوسـتان بـدل شـده و صنعتگـران داخلی به تقلیـد از آن پرداختهانـد .علیرغـم رقابـت شـدید قفلهـای خارجـی در بـازار، سـاخت قفلهـای بومـی و سـنتی در ایـران خصوصـاً در نواحـی كرنـد و چالشتر تـا قـرن بیسـتم ادامـه داشـت
تـداوم سـنت را در قفلسـازی بسـیاری از مناطـق ایـران میتـوان دنبـال كـرد، هـر منطقـه و هـر شـهر قفلهایـی بـا ویژگیهـای خـاص خـود داشـته و ایـن ویژگیهـا در خانـوادۀ قفلسـازان از پـدر بـه پسر بـه ارث میرسـیده اسـت. بـرای مثال قفلهای پرندۀ شـیراز، از قـرن 19تا16م. بـا انـدك تغییراتـی بهطـور مـداوم تولیـد میشـده اسـت.
قفلهـای اسلامی كه بیشتر به شـكل حیوانات سـاخته شـده اند، بهطـور عمـده از نواحـی شمال شرق ایـران و
خراسـان بـزرگ )همچنیـن قسـمتهایی از افغانسـتان، تاجیكسـتان و ازبكسـتان(به دسـت آمدهانـد. چـه بسـا كه
نظیـر ایـن قفلهـا در مناطـق دیگـر از جملـه آذربایجـان،فـارس و اصفهـان نیـز تولیـد شـده باشـد.
چالشتر در 6كیلومتری شـهركرد، مركـز اسـتان چهـار محـال و بختیـاری، قـرار گرفتـه اسـت. ایـن روسـتا زمانـی مركـز فعالـی بـرای قفلسـازان بـود. قفلسـازان چالشتری دربـارۀ استادشـان، اسـتاد حسـین، كـه در اوایـل قـرن چهاردهـم هجـری جهـان را بـدرود گفته اسـت، میگویند:
استادحسـین زمانـی خـود شـاگرد اسـتادعبدالله بـود كـه علاوه بـر قفلسـازی بـا صنایع دیگـر از قبیل تفنگسـازی، معماری و نجـاری آشـنایی داشـت.
شـاگرد اسـتادعبدالله ریاحـی چالشتری میگوید كه وی و شـش تـن از دوسـتانش هنگامـی كـه بـرای زیـارت خانـۀ خـدا بـه مكـه رفتـه بودند، پولشـان تمام شـد و اسـتاد برای امـرار معـاش خـود و یارانش دسـت به كار قفلسـازی شـد و در كار خـود موفقیـت زیـادی پیـدا كـرد و قفلهایـی بـه سـفارش مـردم سـاخت. وی حتـی مفتخـر بـه دریافـت سـفارش قفلـی بـرای در كعبـه شـد. بـه ایـن وسـیله اسـتاد عبداللـه در طـول اقامـت یكسـالهاش در مكـه هزینه های خود و دوسـتانش و مخارج بازگشـت به چالشتر را از قبل قفلسـازی تأمیـن كـرد.
در شرق ایـران تنهـا ناحیـهای كه تا این اواخر قفلسـازی داشـت روسـتای راییـن، در حـدود 25كیلومتری كرمان بودكـه قفلهـای فـوالدی و اغلـب به شـكل دل تولیـد میكرد.
در فرهنـگ و باورهـای ایـران، قفـل وسـیلهای اسـت بـه منظـور حفاظـت در مقابـل حـوادث بـد و دسـتیابی
بـه آرزوهـا و در پـس هـر بـاور و عقیـده، قفلـی خـاصی وجـود دارد. یكـی از ایـن قفلهـا قفـل نظـر یـا قفـل نظـر قربانـی اسـت. روی اینگونـه قفلها انـواع دعاها و نوشـته های مذهبـی حـك میشـد. برخـی عقیـده دارنـد كـه قفـل ضریح اثرات شـفابخش دارد. بیامرانـی كـه نیـاز به درمـان دارند، مقـداری آب روی قفـل در ضریح ریختـه و آن را مینـوشـند. ایـن آب، گاه فرسـنگها بـرای بیامرانـی كـه امـكان زیـارت ندارند، حمل میشـده اسـت. هنگامـی كـه زایر بـه خانۀ خـود مراجعت میكـرد، از جملـه خاطـرات شـیرین و منادگونـۀ سـفرش گرفتن قفـل امـام بوده اسـت. یكـی از عباراتی كـه برای قسـم خـوردن در بیـن مـردم زایـر معمـول بـوده، قسـم به
امامـی اسـت كـه قفلـش را گرفتهاند.
نـذر كـردن، بخـش دیگـری از مراسـم زیارت اسـت. زائر در مقابـل نیازهـای خود متعهد نذوراتی میشـود. از جملۀ ایـن نـذورات قفـل اسـت. متمكنیـن قفلـی از طال، نقـره یا فـوالد بـه بهترین اسـتادكاران سـفارش میدهنـد و آرزوی آنها این اسـت كه این قفل روزی به در ضریح بسـته شـود